همه انسانها در آرزوى جامعهاى سرشار از ارزشهاى انسانى و دوراز تباهى و فسادند. به نظر مىرسد براى تحقق اين آرزو بايد سهركن اساسى محقق شود.
1- قانون صحيح
2- اجراى سالم
3- نظارت دقيق
الف)اسلام با معرفى قرآن و سنت، به عنوان منبع جوشان وكهنگىناپذير قوانين ثابت و متغير مورد نياز بشر، اولين ركناساسى را به بهترين وجه فراهم آورده است.
ب)منابع دينى با بيان سيستم حكومتى اسلام، تعيين افراد معصومبراى ولايت و تبيين ويژگيهاى حاكمان در زمان غيبت، مشكل مجريانسالم و اجراى صحيح را نيز تا حد بسيارى رفع كرده، اجراى آن رابه عهده امت اسلامى قرار داده است.
ج)از آنجا كه حسن اجراى قوانين الهى به نظارتى كارآمد نيازدارد، اسلام با تبيين و ايجاب امر به معروف و نهى از منكر اينركن اساسى را نيز تامين كرده است.
در تعاريف فقهى، امر به معروف و نهى از منكر واجب به فرمانبه واجبات و بازداشت از محرمات محدود مىشود; ولى در گسترهمعارف اسلامى و روايات، امر به معروف عناوين ديگرى چون ارشاد،هدايت، تبليغ و نصيحت را نيز در بر مىگيرد كه برخى مستحب وبرخى واجباند.
گروهى از لغتشناسان، آنچه شرع و عقل پسنديده و به رسميتشناخته است، معروف مىدانند. گروهى ديگر آنچه اكثريت مردم نيكومىشمارند، معروف مىخوانند. در نگاه برخى از لغتشناسان، معروفچيزى است كه انسان با فطرت پاك الهىاش آن را مىشناسد ومىپسندد.منكر در برابر معروف جاى دارد و همه محققان آن را ضدمعروف شمردهاند.
امر به معروف، به عنوان يك دستور، در اديان گذشته نيز وجودداشته است. قرآن در آيات بسيارى به وجود اين فريضه در اديانگذشته اشاره دارد. شمارى از اين آيات عبارت است از:
1- آيه 79 سوره مائده ترك امر به معروف و نهى از منكر رايكى از گناهان بنى اسرائيل مىشمارد:
(وكانوا لايتناهون عن منكر فعلوه لبئس ما كانوا يفعلون.
آنان(بنى اسرائيل)يكديگر را از كار زشتى كه انجام مىدادندنهى نمىكردند و چه زشت كارى انجام مىدادند.
تفاسير و روايات اين كار زشت را ترك امر به معروف دانستهاند.
2- آيه 63 سوره مائده درباره ترك اين وظيفه بزرگ توسطدانشمندان يهودى و مسيحى چنين مىگويد:
(ولولا ينهيهم الربانيون و الاحبار عن قولهم الاثم....
چرا احبار(روحانيان يهودى)و راهبان(روحانيان مسيحى)آنان رااز سخن گناه آلودهشان نهى نمىكنند.
3- آيه 21 آل عمران از سرنوشت تلخ آمران به معروف در برخىاز جوامع گذشته سخن مىگويد:
(ويقتلون الذين يامرون بالقسط من الناس.
و مىكشند آن مردمى را كه به قسط فرمان مىدهند.
4- آيه 165 سوره اعراف از نجات آمران به معروفوناهيانازمنكر سخنبه ميانمىآورد:
(...انجينا الذين ينهون عن السوء و اخذنا الذين ظلموا بعذاببئيس....
و نجات داديم كسانى را كه از زشتىها نهى مىكردند و آنان راكه ستم مىكردند به عذابى شديد گرفتار كرديم.
5- آيه 116 سوره هود يكى از علل هلاكت اقوام پيشين را تركامر به معروف و نهى از منكر مىداند:
(فلو لا كان من القرون من قبلكم اولوا بقيه ينهون عن الفسادفى الارض الا قليلا ممن انجينامنهم....
چرا در اقوام پيشين شما دانشمندان صاحب قدرتى نبودند تا ازفساد باز دارند مگر اندكى از آنان كه نجاتشان داديم .
روايات اسلامى نيز نشان مىدهد كه اين فريضه بزرگ در شرايع پيشاز اسلام وجود داشته و شيوه همه انبيا و شايستگان بوده است.
براى مثال امام باقر(ع)مىفرمايد:
ان الامر بالمعروف و النهى عن المنكر سبيل الانبياء و منهاجالصلحاء.
همانا امر به معروف و نهى از منكر راه انبيا و شيوه شايستگاناست.
امام على(ع)نيز مىفرمايد:
انما هلك من كان قبلكم بحيث ما عملوا من المعاصى و لم ينههمالربانيون و الاحبار عن ذلك فانهم لما تمادوا فى المعاصى نزلتبهم العقوبات.
همانا آنان كه قبل از شما هلاك شدند بدان سبب بود كه چون گناهمىكردند عالمان يهودى و مسيحى آنها را نهى نمىكردند; و چون درگرداب گناه فرور رفتند، عذابهاى الهى بر آنان فرود آمد.
حضرت على(ع)در بيانى ديگر مىفرمايد:
ان اللهلم يلعن القرن الماضى بين ايديكم الا لتركهم الامربالمعروف و النهى عن المنكر فلعن الله السفهاء لركوب المعاصى والحكماء لترك التناهى.
به راستى خداوند لعنت نكرد قوم پيشين شما را مگر بدان سبب كهآنان امربهمعروف و نهى از منكر را ترك كردند. پس خداوندنادانهاى آنها را به سبب گناه و دانشمندان آنها را به دليل تركنهى از منكر لعنت كرد.
احكام الهى به دو دسته كلى تقسيم مىشوند: دستهاى تنها بيانگرارزش، تكليف و ثواب يك عمل است و به ديگر اعمال و تكاليف نظرندارد; مانند احكام نماز و روزه.. ...; دستهاى جنبه نگاهبانىاز ديگر احكام دارد و استوارى ساير احكام به آنها وابسته است;مانند: ولايت.
امام باقر(ع)مىفرمايد:
... و لم يناد بشىء ما نودى بالولايه.
آن گونه كه دعوت به ولايتشده استبه هيچ چيز دعوت نشده است.
آن حضرت در روايتى مىفرمايد:
الولايه افضل لانها مفتاحهن و الوالى هو الدليل عليهن.
ولايتبرتر از نماز و زكات و حج و روزه است; زيرا ولايت كليدآنها است و والى راهنماى(مردم)به سوى آن واجبات است.
امر به معروف نيز همين نقش را دارد و بدين سبب از اهميتبسيار برخوردار است. امام حسين(ع)در خطبه شگفت و طولانى عرفات ودر اجتماع برگزيدگان امت اسلامى مىفرمايد:
فبدا الله بالامر بالمعروف و النهى عن المنكر فريضه منهلعلمه بانها اذا اديت و اقيمت استقامت الفرائض كلها هينها وصعبها...
خداوند ابتدا از فريضه امر به معروف و نهى از منكر شروع كرد;زيرا مىدانست اگر امر به معروف و نهى از منكر درست انجام گيردتمامى واجبات آسان و مشكل، استوار گردند.
امام باقر(ع)در بيان اين ويژگى امر به معروف و نهى از منكرمىفرمايد:
ان الامر بالمعروف و النهى عن المنكر فريضه عظيمه بها تقامالفرائض و تامن المذاهب و تحل المكاسب و ترد المظالم و تعمرالارض و ينتصف من الاعداء و يستقيم الامر.
امر به معروف و نهى از منكر فريضهاى بزرگ است كه به واسطه آنتمامى فرايض ديگر استوار شده، راهها امن، درآمدها حلال، ستمهابرطرف و اراضى آباد مىشود، از دشمنان انتقام كشيده شده و امورراست مىگردد.
اميرمومنان(ع)امر به معروف و نهى از منكر را سنگ پايانى وكامل كننده امور معرفى مىكند و چنين مىفرمايد:
وامر بالمعروف تكن من اهل فان استتمام الامور عندالله تبارك وتعالى الامر بالمعروف و النهى عن المنكر.
و به معروف امر كن تا از اهل معروف باشى; زيرا تمام و كمالامور نزد خداوند متعال به امر به معروف و نهى از منكر است.
(كنتم خير امه اخرجت اللناس تامرون بالمعروف و تنهون عنالمنكر و تومنون بالله...
قرآن از امت اسلامى به عنوان نيكوترين و برترين امتها يادمىكند و دليل اين فضيلت و برترى را سه خصوصيت امر به معروف ونهى از منكر و ايمان مىداند.
نكته قابل توجه در اين آيه مقدم شدن امر به معروف بر ايماناست. ناگفته پيدا است اين ويژگيها در ساير امتها نيز بوده است،پس چرا خداوند آنها را امتياز امت اسلامى مىشمارد؟ برخى ازمفسران گفتهاند; به خاطر گستردگى وظيفه امر به معروف در اسلاماست ; ولى قانون ديگر امتها به اين گستردگى و ظهور نبوده است.
و گروهى گفتهاند; برترى و امتياز امت اسلامى به سبب اين ويژگىنيست; بلكه اين برترى و عظمتبه انجام دادن اين دو وظيفه بستگىدارد; وقتى مردم مسلمان به ايمان خويش پايبند باشند و امر بهمعروف كنند،(به اين دو شرط)برترين امتهايند و گرنه با عدم شرط،مشروط هم منعدم خواهد بود.
شايد بتوان گفت: بيان اين آيه نوعى اخبار غيبى است. امتهاىديگر امر به معروف و نهى از منكر داشتند ولى به شهادت قرآن آنرا ترك كردند و دچار تحريف و عذاب شدند; ولى امت اسلامى برترينامتها است; زيرا اين فريضه در آن استوارتر و پابرجاتر خواهدبود و از انحراف و تحريف مصون خواهد ماند; يعنى اين امت در اصلتشريع امر به معروف و نهى از منكر با ديگر امتها مساوى است ولىدر عمل به آن ثابتتر و استوارتر است.
معصومان نيز ملاك خير و برترى را در امر به معروف و نهى ازمنكر شمردهاند; براى مثال در تفسير قرطبى مىخوانيم:
جاء رجل الى النبى(ص)و هو على المنبر فقال: من خيرالناس قال:
آمرهم بالمعروف و آنها هم عن المنكر و اتقاهم لله و اوصلهملرحمه
پيامبر اكرم(ص)بر منبر نشسته بود. مردى به محضرش آمد وپرسيد: برترين مردم كيست؟ حضرت فرمود: آن كه بيش از ديگران امربه معروف و نهى از منكر كند، از خدا بيشتر بترسد و با خويشانشبيشتر رابطه داشته باشد.
قرآن در سوره عصر با شدت تمام(ان، الف و لام استغراق و لامتاكيد)و با سوگند(والعصر)همه انسانها را زيانكار معرفى مىكندمگر كسانى كه داراى ويژگيهاى زير باشند:
1- ايمان.
2- عمل صالح.
3- سفارش به حق و صبر.
گويا اين آيات به يك ويژگى انسانى اشاره دارد. خطر گمراهى وانحراف همواره انسان را تهديد مىكند و عوامل درونى و بيرونى اورا به انحراف و تباهى فرا مىخواند. تنها راه نجات جامعه وافراد عبارت است از:
الف: علم به حق و باور كردن آن.
ب: عمل به حق.
ج: سفارش شدن پيوسته به حق و صبر.
معصومان نصرت الهى و عنايات او را در گرو امر به معروف و نهىاز منكر دانستهاند. پيامبر اكرم(ص)فرمود:
يا ايها الناس ان الله يقول لكم مروا بالمعروف و انهوا عنالمنكر قبل ان تدعوا فلا اجيب لكم و تسالون فلا اعطيكم وتستنصرون فلا انصركم.
اى مردمان! خداوند به شما مىفرمايد: به معروف امر و از منكرنهى كنيد و الا قبل از آن كه دعا كنيد، اجابت نكنم و درخواستكنيد، عنايت نكنم و از من يارى بخواهيد، از ياريتان خوددارىورزم.
(الذين ان مكنا هم فى الارض اقاموا الصلاه و اتوا الزكاه وامروا بالمعروف و نهوا عن المنكر و لله عاقبه الامور.
آنان كه چون در زمين قدرتشان بخشيديم نماز را برپاى مىدارندو زكات مىپردازند و امر به معروف و نهى از منكر مىكنند و عاقبتهمه كارها از آن خداوند است. اين آيه براى جامعه نمونه قرآنىسه شرط ذكر كرده است:
1- رابطه با خالق(نماز).
2- رسيدگى به وضعيت اقتصادى يكديگر(زكاه).
3- رسيدگى به وضعيت معنوى يكديگر(امر به معروف و نهى ازمنكر).
به عبارت ديگر، براى رسيدن به جامعه برتر بايد به سه نياززير توجه شود:
1- نياز روحى به عبادت.
2- نياز فقراى مادى به رسيدگى مادى.
3- نياز فقراى معنوى به ارشاد و هدايت و امر به معروف و نهىاز منكر.
در نگاه قرآن و امامان معصوم، جامعهاى كه امر به معروف و نهىاز منكر را ترك كند، گرفتار فساد، تباهى، و لعنت مىشود:
(لعن الذين كفروا من بنى اسرائيل... كانوا لايتناهون عن منكرفعلوه فلبئس ماكانوا يفعلون)
لعنتشدند آنان كه كفر ورزيدند از بنى اسرائيل... آنان كهچون كار زشتى انجام مىدادند، يكديگر را نهى از منكر نمىكردند وچه زشت كارى انجام مىدادند.
در ذيل اين آيه از امام صادق(ع)چنين روايتشده است:
اما انهم لم يكونوا يدخلون مداخلهم و لا يجلسون مجالسهم ولكنكانوا اذا لقوهم ضحكوا فى وجوههم و آنسوابهم.
همانا آنان در راههايى كه آنها(گنهكاران) مىپيمودند داخلنمىشدند(در گناه با آنان همراه نبودند)و در جلسات آنان شركتنمىكردند ولى چون با آنان ملاقات مىكردند، به روى آنان تبسمكرده و با آنان انس مىگرفتند.
امام باقر(ع)مىفرمايد:
بئس القوم قوم يعيبون الامر بالمعروف و النهى عن المنكر.
چه زشت مردمىاند آنان كه بر امر به معروف و نهى از منكر عيبمىگيرند و آن را ناپسند مىشمارند.
امام صادق(ع)مىفرمايد: ويل لقوم لايدينون الله بالامر بالمعروفو النهى عن المنكر.
واى بر مردمى كه خداى را با امر به معروف و نهى از منكراطاعت نمىكنند!
ما قدست امه لم يوخذ لضعيفها من قويها غير متعتع.
هرگز مقدس نيست امتى كه بى هيچ لكنت زبانى حق ضعيف را از قوىباز پس نستاند.
همه واجبات، اهداف و مصالحى دارند كه به واسطه آن مصلحتها واهداف واجب شدهاند. اين مصالح گاه آشكار است و گاه پنهان. هدفامر به معروف و نهى از منكر بسيار آشكار است. لفظ و عنوان اينواجب نشان مىدهد كه هدف آن واداشتن مردم به ارزشهاى الهى وبازداشتن آنها از محرمات و مناهى خداوند است; به ديگر عبارت،پاكسازى فرد و جامعه از ناشايستگىها و آراستن به نيكىها هدفنهايى امر به معروف و نهى از منكر است.